menusearch
asrerooydad.ir

خستگی ذهنی سازوکار جبرانی مغز را فعال می‌کند

جستجو
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ | ۴:۲۶:۴۲
۱۴۰۳/۸/۶ یکشنبه
(0)
(0)
خستگی ذهنی سازوکار جبرانی مغز را فعال می‌کند
خستگی ذهنی سازوکار جبرانی مغز را فعال می‌کند

 

به گزارش عصر رویداد از وبگاه نورو سایِنس، موضوع حفظ عملکرد شناختی در هنگام خستگی برای انجام موفقیت‌آمیز وظایف مهمی که نیاز به تمرکز و کارایی بالا دارند، بسیار مهم است؛ به همین دلیل، مطالعه سازوکارهای (مکانیسم‌های) جبرانی که به مغز در غلبه بر خستگی کمک می‌کند، اهمیتی ویژه دارد.

دانشمندان دانشگاه فدرال امانوئل کانت بالتیک در روسیه دریافتند بارِ ذهنیِ طولانی‌مدت به کاهش اتصال عملکردی بین لوب پیشانی و لوب آهیانه‌ای مغز منجر می‌شود و به دنبال آن کارایی پردازش اطلاعات کاهش می‌یابد؛ اما سازوکارهای جبرانی وجود دارد که مغز را قادر می‌سازد ظرفیت کاری خود را به لطف تغییرات پیکربندی شبکه پیشانی‌آهیانه‌ای حفظ کند.

پژوهشگران این موضوع را در شرکت‌کنندگانی مشاهده کردند که فعالیت‌های نیازمند استفاده از حافظه با درجات دشواری‌های متفاوت را تکمیل می‌کردند. آنها دریافتند خستگی در هنگام انجام کارهای ساده باعث کُندی عملکرد می‌شود؛ اما کارهای پیچیده باعث می‌شوند سازوکارهای جبرانی فعال شوند. یافته‌ها نشان می‌دهد این سازوکارها شرایطی را برای مغز مهیا می‌کنند تا منابع خود را بر اساس پیچیدگی کار بهینه‌سازی کند.

فهم نحوه عملکرد این فرآیندها ممکن است به کشف راهکارهایی برای افزایش بهره‌وری و انعطاف‌پذیری ذهنی کمک کند. این پژوهش سازگاری مغز در مدیریت منابع شناختی محدود تحت فشار را نشان می‌دهد.

کار مداوم با انبوهی از اطلاعات مثل پایگاه‌های داده، اسناد و گزارش‌ها، به تمرکز فراوانی نیازمند است. فعالیت مداوم مغز به خستگی منجر می‌شود که ظرفیت کاری مغز را کاهش می‌دهد؛ اما یافته‌های پژوهش‌ حاضر نشان داد که در سیستم عصبی ما سازوکارهای جبرانی وجود دارد که مانند وسیله‌ای برای مقابله با خستگی عمل می‌کند.

در عین حال، کاملاً مشخص نیست که یک سازوکار جبرانی دقیقاً چگونه شروع می‌شود و چگونه عمل می‌کند و همچنین چگونه بر عملکردهای مختلف مغز، به‌ویژه حافظه تأثیر می‌گذارد.

پژوهشگران تلاش کردند دریابند چگونه فعالیت مغز و فهم اطلاعات در طول انجام مداوم وظایف شناختی تغییر می‌کند.

آرتِم بادارین (Artem Badarin)، یکی از پژوهشگران، اظهار کرد: مغز مجبور است به دلیل محدودیت منابعش، کار خود را با وجود خستگی بهینه کند تا بتواند به طور مؤثر با وظایفش کنار بیاید. وظایف پیچیده به کنترل بیشتر توجه و بسیج منابع اضافی برای حل ‌آن‌ها نیاز دارد. برعکس، کارهای ساده با حداقل تلاش به صورت موفقیت‌آمیز به انجام می‌رسد که این امکان را فراهم می‌کند تا مغز منابع خود را ذخیره کند.