به گزارش عصر رویداد، خانهها و بناهای تاریخی را اگر چه شناسنامه هویتی یک محله یا شهر میدانند، اما جزو سرمایههای ملی محسوب میشوند. این خانهها با سرمایهگذاری دولت یا بخش خصوصی مرمت و احیا و عموما با تغییر کاربری به فضاهای فرهنگی و هنری و پاتوقی برای اهالی فرهنگ و هنر تبدیل میشوند. جدا از سیاستگذاریهای لازم در حوزه حفاظت از مواریث فرهنگی، مرمت و احیای این خانهها در وهله اول به یک دلسوز و میراثدوست نیاز دارد، فردی که حفظ تاریخ و اصالت یک خانه را مسئولیت اجتماعی خود میداند، سرمایه مادی خود را به کار میبندد و تلاش میکند میراث به ماندگار از یک دوره تاریخی را احیا کنند، این مسیر ساده و سهل نیست، گاهی مصائبی هم دارد.
خانه پدری جلال آلاحمد یکی از همین خانههای تاریخی است که در خیابان خیام، کوچه شهید کارکن اساسی (گذر قلی سابق) واقع شده و از بناهای تاریخی متعلق به دوره احمد شاه است و مرحوم آیتالله حاج سید احمد طالقانی(آل احمد) یکی از علمای معروف و متنفذ تهران و پیش نماز مساجد پاچنار و لباسچی، از سال ۱۳۱۰ شمسی تا پایان عمر خود در این خانه به سر برده و فرزندانی چون جلال و شمس آل احمد را در این خانه تربیت کرده است.
تخلیه و پاکسازی خانه پدری جلال از معتادان
این خانه مدتی خوابگاه معتادان متجاهر شده بود، اما اکنون سرمایهگذار و بهرهبردار آن میگوید: وقتی به این خانه برای اولین بار آمدیم چندین معتاد در حال تزریق بودند، و متأسفانه این بنای ثبت ملی شده به خانه امیرچلچله معروف شده بود. معتادان را به سختی از این بنا بیرون کردیم، اما هر بار با مشکلات عدیده و پیاپی رو به رو بودیم از جمله شکستن در و قفلها، تهدید نگهبان که مشکلات و هزینههای زیادی برای ما به بار آورد.
محبوبه کاظمی دولابی حدود یکسال پیش این خانه را طی یک مزایده از صندوق حفظ و احیای بناهای تاریخی تحویل میگیرد تا مرمت و احیای آن را آغاز کند، اما به جز حضور معتادان با مشکلات دیگری هم دست به گریبان بوده است، موانعی که برای آغار کار کارگاهی مرمت باید از پیش رو برداشته میشد که البته در حوزه اختیارات برخی دستگاههای اداری، اجرایی، شهری و خدماتی است و ادارات کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین انجمن آثار و مفاخر فرهنگی میتوانند به عنوان متولیان این حوزه گره از مشکلات وی باز کنند.
وی میگوید: آخر اردیبهشت ماه دقیقا یک سال میشود که از واگذاری خانه به ما میگذرد و از امسال تعهدات مالی داریم. این خانه باید زمانی به ما واگذار میشد که مشکلات اولیه آن، مانند کنتور آب برطرف و کارهای زیر ساختی آن نیز انجام شده باشد ولی ما هنوز درگیر مجوزها و امکانات اولیه هستیم بنابراین باید حداقل یک سال دیگر زمان شروع بهره برداری به تعویق بیفتد.
هیچ بخش سالمی در این خانه وجود نداشت
کاظمی دولابی میگوید: از سالها قبل به صورت تخصصی در حوزه گردشگری هنری و توسعه پایدار فعالیت میکنم، در سال ۹۶ این خانه در حالی به من معرفی شد، که متأسفانه به مخروبه تبدیل شده بود. آن زمان صندوق احیا و بهره برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی آن را با کاربری فرهنگی و آئینی به مزایده گذاشته بود. شرایط و کاربری تعریف شده برای آن با فعالیتهایی که من در نظر داشتم همخوانی نداشت و به تبع پیگیری نکردم. اما سال ۹۹ اعلام شد کاربری خانه به فرهنگی هنری، آئینی و پذیرایی تغییر پیدا کرده است. من هم در مزایده شرکت کرده و برنده شدم بنابراین خانه به ما واگذار شد.
برای گرفتن کنتور آب مشکل داریم
وی گفت: زمانی که این بنا را تحویل گرفتم پر از زباله بود. نخالههای آن را که چندین خاور و کامیون میشد بیرون ریختیم. وقتی به این خانه برای اولین بار آمدیم چندین معتاد در حال تزریق بودند، و متأسفانه این بنای ثبت ملی شده به خانه امیرچلچله معروف شده بود. معتادان را به سختی از این بنا بیرون کردیم اما هر بار با مشکلات عدیده و پیاپی رو به رو بودیم از جمله شکستن در و قفلها، تهدید نگهبان که مشکلات و هزینههای زیادی برای ما به بار آورد.
کاظمی دولابی افزود: هیچ بخش سالمی در این خانه وجود نداشت از کابلهای برق گرفته تا کنتور آب. یا هر چیزی که قابل برداشت بود، از این خانه به سرقت رفته بود. حتی به دلیل بدهیهای قبلی، آب و برق و گاز آن هم قطع شده است و ما هنوز هم برای گرفتن یک کنتور آب نزدیک یک سال است که مشکل داریم تا بتوانیم کارهای اولیه را در خانه انجام دهیم و تجهیز کارگاه کنیم. به اداره آب که مراجعه میکنیم میگویند شما باید سند خانه و کارت ملی مالک اصلی خانه را بیاورید. چطور میشود وقتی مالک این خانه وزارت میراثفرهنگی است؟
برخی مرمتهای اضطراری در این خانه از جمله کفبرداری انجام شد. ناودانها درست شده است. داخل ناودانها برگ رفته بود و آب به داخل دیوارها نفوذ میکرد که باعث شده بود گچ دیوارها طبله کرده و در شرف تخریب بود. تمیزکاری انجام شد. سقف تمیز و نایلون کشی و مرمت اولیه شد. برای خانه نگهبان گذاشتهایم تا اگر مشکلی وجود داشت سریعاً به ما اعلام کند و اجازه ندهد اینجا دوباره مرکز تجمع معتادان شود
اینجا گالری موزه میشود
سرمایهگذار و بهرهبردار خانه پدری جلال آل احمد گفت: نگهبان هم در شرایطی اینجا مستقر است که امکانات اولیه و زیرساخت در این خانه وجود ندارد، اینها مسائلی است که جامعه میراثفرهنگی در جریان آن بودهاند و انتظار است جامعه میراثدوست هم حامی توسعهگران فرهنگی باشند. به هر حال تلاش میشود موانع موجود را حذف کنیم و امیدواریم با تسریع در صدور مجوزهای لازم کار مرمت با سرعت بیشتری انجام شود و ما به مرحله تولید محتوا برای خانه با این قدمت و زیبایی برسیم.
وی درباره کاربریهای این خانه و برنامههایی که قرار است در این بنای تاریخی برگزار شود نیز گفت: کاربری موزهای خانه در سرفصل برنامههای ماست؛ به این معنا که قرار است روی پیشینه تاریخی خانه، زندگینامه، اندیشههای جلال آل احمد و خانواده پدری او و مرحوم آقا سیداحمد طالقانی کار شود. در عین حال این خانه قرار است گالری موزه شود و به زوایای مختلف هنر ایران توجه شود. به خصوص آنکه نزدیک به مراکز تاریخی و گردشگری متعددی از جمله کاخ گلستان است.
این خانه در یک محله تاریخی واقع شده و پیشینه فرهنگی و تاریخی دارد. باید در این خانه تاریخ را به خوبی به تصویر کشید. مانند خانه مشاهیر، اهالی هنر یا نویسندگانی که در کشورهای دیگر میبینیم. این خانه حتماً برای اهالی فرهنگ خانه جذابی خواهد بود
وی درباره کاربری پذیرایی خانه پدری جلال آل احمد نیز گفت: بدیهی است همه موزههای بزرگ دنیا کافه دارند، اما کارکرد و معنای این کافهها نیز فرهنگی است. کاربری پذیرایی با هدف خلق یک اتمسفر زیبای فرهنگی و دورهمی و ایجاد فضای گفتوگو شکل میگیرد.