menusearch
asrerooydad.ir

بمباران بیمارستان ابرجنایت جنگی است

جستجو
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | ۱۶:۵۲:۲۱
۱۴۰۲/۷/۲۹ شنبه
(1)
(0)
بمباران بیمارستان ابرجنایت جنگی است
بمباران بیمارستان ابرجنایت جنگی است

 

به گزارش عصر رویداد؛ محسن عبداللهی به تاریخچه اقدامات و جنایات رژیم صهیونیستی اشاره کرد و افزود: بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی، سرزمین‌هایی که تحت لوای این امپراتوری قرار داشتند یک به یک فروپاشیدند و دول پیروز جنگ جهانی اول با یک نقشه استعماری در لوای طرحی به نام «سرپرستی» از سرزمین‌هایی که قادر نبودند به سرعت استقلال پیدا کنند، به میدان آمدند و این سرزمین‌ها را در چارچوب قانونی به نوعی به استثمار کشیدند.

وی ادامه داد: سوریه، اردن و لبنان از جمله این سرزمین‌ها بودند که به مانند فلسطین تحت سرپرستی قرار گرفتند؛ اینها سرزمین هایی بودند که ادعا می‌شد از آمادگی و ساز و کار لازم برای استقلال بهره مند نیستند و باید به آنها کمک کرد تا مستقل شوند.

عبداللهی اضافه کرد: بریتانیا در سال ۱۹۲۲ طی قرارداد سرپرستی با جامعه ملل؛ سرپرستی فلسطین را برعهده گرفت که البته از همان ابتدا به نقشه شوم اسکان دادن یهودیان اروپایی در قرارداد سرپرستی اشاره شده بود و این اقدام یکی از شرمساری‌های بزرگ جامعه بین‌المللی است که به جای کمک به استقلال این سرزمین، مقدمات تشکیل دولت یهود را در سرزمین فلسطین فراهم کردند.

این حقوقدان بین‌الملل یادآور شد: بریتانیا به تدریج در سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۸ که اسرائیل اعلام وجود کرد و خواهان عضویت در سازمان ملل متحد شد، زمینه کوچ و مهاجرت وسیع یهودیان و پیروان مکتب صهیون را که برای تشکیل دولت اسرائیل هم‌پیمان شده بودند، در فلسطین فراهم کرد.

وی افزود: آنها به تدریج زمین‌ها را ابتدا با خرید و بعد با تهدید اعراب صاحب شدند و در واقع با پول و قدرتی که در اروپا داشتند و با واردات اسلحه به تدریج توانستند یک نیرو و واحد سیاسی مشابه با دولت را در این سرزمین‌ها ایجاد کنند؛ این در حالی بود که فلسطینیان با نقشه و نیرنگ عقب نگه داشته شدند.

عبداللهی گفت: در سال ۱۹۴۸ اسرائیل به عضویت سازمان ملل متحد پذیرفته شد که البته بیان این مطلب به معنای به رسمیت شناختن این رژیم توسط تمامی اعضای سازمان ملل از جمله ایران نیوده و نیست.

استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: در خلال مذاکرات منتهی به پذیرش عضویت رژیم اسرائیل، عهدها و شروطی با رهبران رژیم بسته شد و یکی از این شروط، تقسیم سرزمین بود که در قطعنامه معروف به قطعنامه تقسیم به شماره ۱۸۱ در سال ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است. این قطعنامه، اراضی فلسطین را بین دولت جعلی و به اصطلاح نوتاسیس اسرائیل و مردم فلسطین تقسیم کرده است.

غاصبان صهیونیست توانستند با نفوذ و پولی که در اختیار داشتند سرزمین‌های فلسطین را به نسبت رقمی معادل ۵۶ درصد به نفع خود و ۴۴ درصد برای فلسطینیان تقسیم کنند. با این همه، اسرائیل همواره به این قطعنامه اعتراض داشته است زیرا براساس این قطعنامه، بیت‌المقدس به عنوان پایتخت فلسطین در نظر گرفته شد.

عبداللهی خاطر نشان کرد: مردمی که به یکباره سزمین‌های خود را از دست دادند و در کنار خود یک دولت غاصب را دیدند، هیچ وقت به استقبال چنین دولتی نرفتند و همواره درگیری‌ها میان فلسطینیان و یهودیان ادامه یافت و دولت یهود هم از همان ابتدا هیچ اعتقادی به دولت مسلمان فلسطین نداشت و هر روز آزار و اذیت فلسطینیان را بیشتر کرد و هر روز فشارهای بیشتری را برای غصب ۴۴ درصد اراضی فلسطینیان وارد کرد و باعث درگیری‌های پراکنده میان یهودیان به شدت مسلح و مدرن و فلسطینیان مظلوم و تحت ظلم شکل گرفت که در بیشتر موارد هم به نفع غاصبان تمام می‌شد. جنگ‌های معروف به دیوار از جمله این موارد است.

این حقوقدان بین‌الملل اظهار داشت: دولت بریتانیا در سال ۱۹۴۸، از ادامه سرپرستی خود که پس از تاسیس سازمان ملل متحد به قیمومیت تغییر نام داده بود، صرف نظر کرد و خود را از این مهلکه خودساخته و با برنامه از پیش تعیین شده بیرون کشید.

اسرائیل قدرت اشغالگر

عبداللهی افزود: در اثر این جنگ رژیم اشغالگر اسرائیل تقریبا نیمی از ۴۴ درصد سهم فلسطینیان را غصب کرد و از این تاریخ یعنی از سال ۱۹۶۷ به بعد، اسرائیل تبدیل به قدرت اشغالگر شد. اهمیت توصیف اسرائیل به عنوان قدرت اشغالگر در تعهداتی است که این قدرت‌ها به موجب حقوق‌بین‌الملل و حقوق بشردوستانه ‌بین‌المللی دارند. هر چند اسرائیل منکر وضعیت خود به عنوان یک رژیم اشغالگر است اما از نظر اکثریت حقوقدانان بین‌الملل، کمیته صلیب سرخ، هلال احمر و از همه مهمتر دیوان بین المللی دادگستری، اسرائیل یک قدرت اشغالگر است.

استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: بعد از اشغال سرزمین‌های فلسطینی بود که جنگ‌های چریکی و مسلحانه با ابتکار و رهبری یاسر عرفات آغاز شد و تا سال ۱۹۸۸ ادامه یافت. در این سال یاسر عرفات به رهبری سازمان رسماً اعلام کرد که از جنگ‌های مسلحانه دست برداشته و مذاکرات صلح را با ایده تأسیس دو دولت می‌پذیرد البته هیچگاه رژیم اسرائیل قصد واقعی برای بازگرداندن سرزمین‌های اشغالی و پذیرش دولت مستقل فلسطینیان را نداشت و آن را دنبال نکرد.

شهرک‌سازی صهیونیست‌ها پروژه‌ای برای تصاحب سرزمین بیشتر

عبداللهی گفت: در این میان دو اتفاق مهم است؛ اتفاق نخست پروژه شهرک‌سازی اسرائیلی‌ها بود. زمانی که اسرائیل دید نمی‌تواند با جنگ سرزمین‌های دیگری را از فلسطینیان بگیرد و در حالی که بخش‌های خیلی محدود شاید حدود ۱۵ درصد از جمله در غزه و کرانه باختری با جمعیتی متراکم باقی‌مانده بود؛ بهترین سیاست از نظر رژیم صهیونسیتی این بود که اراضی را به تدریج تصرف کند و با کوچاندن مهاجران جدید و وعده دادن برای کسب سرزمین آنها را به جان فلسطینیان انداخت.

 

خشکاندن درختان زیتون و از بین بردن باغات فلسطینیان

وی افزود: شهرک‌نشینان اسرائیلی با خشکاندن درختان صدها ساله زیتون و از بین بردن باغات فلسطینیان به تدریج فلسطینیان را به عقب می‌راندند تا به مقاصد شوم خود برسند و اقدام دیگر رژیم اشغالگر این بود که با احداث دیوار حائل درعمل باعث شد تا فلسطینی‌ها بخش دیگری از اراضی خود را از دست بدهند البته اسرائیل به فلسطینیان اجازه می‌دهد با تدابیر امنیتی بسیار شدید از آن دیوار برای دسترسی به زمین‌های کشاورزی عبور کنند اما در واقع این اقدام هم در جهت غصب اراضی بیشتر و تعیین مرزهای جدید بود.

دیوار حائل خلاف قوانین بین‌المللی

این حقوقدان بین‌الملل تاکید کرد: دیوان بین‌المللی دادگستری در نظریه مشورتی خود در سال ۲۰۰۴ احداث، اداره و حفظ این دیوار را خلاف قواعد آمره حقوق بین المللی می‌داند. دیوار باعث تضییع حق ملت فلسطین در تعیین سرنوشت آنها می‌شود.

وی در ادامه به ایجاد جنبش مقاومت اسلامی حماس اشاره کرد و در این باره گفت: تاسیس حماس را باید پاسخیبه رویکرد یاسر عرفات در شناسایی اسرائیل و آغاز روند صلح با این رژیم دانست. در واقع؛ از سال ۱۳۸۷ به بعد حماس در عمل تنها بخشی از فلسطینیان است که به مقاومت مسلحانه در برابر رژیم اشغالگر اسرائیل ادامه داده است.

عبداللهی یادآور شد: اسرائیل برای سرکوب جنبش مقاومت اسلامی حماس سال‌ها به اشغال و سرکوب باریکه غزه پرداخت تا اینکه حماس سرانجام در سال ۲۰۰۵ موفق به بیرون راندن غاصبان اشغالگر از این باریکه شد و از آن سال تاکنون غزه تحت کنترل حماس باقیمانده است.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: عقب نشینی اسرائیل از غزه به معنای این نیست که این رژیم دیگر یک قدرت اشغالگر نیست بلکه تا زمانی که به مرزهای سال ۱۹۶۷ بازنگردد؛ از نظر حقوق بین الملل قدرت اشغالگر محسوب می‌شود.

 

مشروعیت مقاومت از نظر حقوق بین‌الملل

استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره مشروعیت مقاومت از نظر حقوق بین‌الملل اظهار داشت: از نظر حقوق بین‌الملل سکنه تحت اشغال، هیچ تعهدی به وفاداری نسبت به قدرت اشغالگر ندارند و تا زمانی که اشغال ادامه دارد، آنها هم حق دارند علیه اشغالگران بجنگند و نمی‌توانند نظاره‌گر تداوم اشغال باشند تا روز به روز سرزمین‌های آنها از دست برود.

وی افزود: مردم تحت اشغال حق بر جنگ دارند و از نظر تکنیک حقوقی این جنگ یک جنگ داخلی محسوب می‌شود زیرا مردم تحت اشغال به عنوان یک دولت شناخته نشدند که ما جنگ میان آنها با دولت اشغالگر را به عنوان جنگ بین‌المللی مورد شناسایی قرار دهیم.

عبداللهی اضافه کرد: در سال ۱۹۷۷ در پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو ۱۹۴۹، به منظور حمایت از جنبش‌های ضد اشغال، ضد استعمار و ضد آپارتاید، جنگ‌های این جنبش‌ها با دولت‌های اشغالگر، استعمارگر و آپارتاید را جنگ‌های بین‌المللی اعلام کردند زیرا حقوق طرف‌های جنگ بین‌المللی بالاتر از حقوق نیروی ضد دولت مرکزی در جنگ‌های داخلی است بدین معنا که مثلاً در جنگ‌های داخلی اگر یک فرد از گروه متخاصم دستگیر شود، جنایتکار محسوب می‌شود ولی در جنگ بین‌المللی آن فرد اسیر جنگی محسوب می‌شود که امتیازاتی بالاتر از یک زندانی معمولی برخوردار است این بدان معناست که اگر اکنون فلسطینیان توسط اسرائیلی‌ها دستگیر شوند به عنوان مجرم داخلی قابل طبقه‌بندی نیستند بلکه باید به عنوان اسیر جنگی شناخته شوند؛ قاعده ای که متاسفانه باز از سوی رژیم اسرائیل همواره نقض شده است.

این حقوقدان بین‌الملل یادآور شد: سکنه تحت اشغال حق دارند تا بازپس‌گیری آخرین وجب از زمین‌های اشغالی به جنگ خود ادامه دهند و این جنگ‌ها مورد حمایت حقوق بین الملل است.

حقوق حاکم بر جنگ‌های ضد اشغال، حقوق بشردوستانه بین‌المللی است

وی خاطرنشان کرد: حقوق حاکم بر جنگ‌های ضد اشغال، حقوق بشردوستانه بین‌المللی است و یک اصل محوری در این حقوق وجود دارد که آن هم تفکیک نظامیان و غیرنظامیان است و براین اساس برای غیرنظامیان مصونیت در نظر گرفته شده است و به هیچ وجه سکنه غیرنظامی هدف مشروع نظامی نیستند و طرفین به هیچ وجه حق ندارند به مردم غیرنظامی حمله کنند و این حملات صراحتا به عنوان جنایت جنگی و اگر به طور سیستماتیک و گسترده اعمال شود به عنوان جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود و از اینرو حملات سازماندهی شده اسرائیل به سکنه سرزمین‌های اشغالی جنایت علیه بشریت تلقی می‌شود.

عبداللهی افزود: به موجب پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو، انسان موضوع عمل متقابل نیست؛ یعنی اگر صدام حسین به شهرهای ما حمله کرد و مرتکب جنایت جنگی شد اما در آن زمان جمهوری اسلامی ایران عمل متقابل مرتکب نشد و این کار را انجام نداد همچنین زمانی که علیه رزمندگان ایران در جنگ عراق سلاح شیمیایی استفاده شد، ایران این اقدام را انجام نداد زیرا چه در دین مبین اسلام و چه در حقوق بین‌الملل مقابله به مثل علیه انسان‌ها منع شده است.

وی اظهار داشت: در جنگ‌ها، کادر پزشکی، بیمارستان‌ها و خبرنگاران و به طور کلی غیرنظامیان مصونیت مطلق دارند و البته استثنایی در مورد غیرنظامیان وجود دارد و آن این است که این گروه از غیر نظامیان به طور مستقیم در مخاصمات شرکت کنند؛ در نتیجه اگر غیرنظامی مانند سرباز بجنگد تبدیل به یک هدف نظامی می‌شود بنابراین در این وضعیت غیرنظامیان مشارکت مستقیم در مخاصمات دارند و مصونیت خود را از دست می‌دهد.

شهرک‌نشینان مسلح

این حقوقدان بین‌الملل درباره شهرک‌نشینان مسلح گفت: شهرک‌نشینان که ادوات جنگی بکار می‌برند و دوشادوش نیروهای نظامی اسرائیلی می‌جنگند، صراحتا مصداق غیرنظامیانی هستند که مصونیت خود را از دست داده‌اند و از سوی دیگر فلسطینی‌ها قرار دارند که چون آنها تحت اشغال قرار دارند، حق بر مقاومت دارند و این حقی است که تا بیرون راندن رژیم اشغالگر باید دنبال کنند. به دیگر سخن، اسرائیل با ترغیب شهرک نشینان به تصرف اراضی فلسطینیان در واقع در حال استفاده از سپر انسانی در برابر حق مقاومت مسلحانه فلسطینیان علیه اشغال سرزمین‌هایشان است.

وی با تاکید بر اینکه اصل حضور اسرائیل در سرزمین فلسطین خلاف اصول و قواعد حقوق بین‌الملل است، افزود: اسرائیل به دنبال پاک کردن غزه از نقشه فلسطین است و سیاست نقض سیستماتیک اصل تفکیک نظامیان و غیرنظامیان و حمله به بیمارستان اخیر هم در همین راستا قابل بحث است.

 

دروغ گمراه‌کننده اسرائیل برای فرار از مسئولیت

عبداللهی خاطرنشان کرد: ابتدا سخنگوی اسرائیل حمله به بیمارستان را اعلام کرد و بعد به دلیل جریحه‌دار شدن افکار بین‌المللی، حماس را متهم به حمله انحرافی کردند اما این درحالیست که حماس فاقد تسلیحات لازم برای چنین حمله مرگباری است؛ به دیگر سخن، موشک‌های حماس قدرت تخریبی محدود دارد؛ بنابراین اظهارات اسرائیل در این مورد دورغ گمراه‌کننده برای فرار از مسئولیت است که رژیم اشغالگر مطرح میکند و این حمله را می‌توان ابر جنایت جنگی نام گذاشت.

وی یادآور شد: مطابق اخبار اعلام شده، پیش از حمله اسرائیل هشدار نسبت به حمله به این بیمارستان را داده بوده و هیچ توجیهی برای حمله به بیمارستان در حقوق بین‌الملل وجود ندارد و باید با شدیدترین لحن توسط مردم، آزادگان جهان، دولت‌ها، سازمان ملل متحد و شورای امنیت محکوم شود.

صلاحیت دیوان بین‌المللی کیفری برای رسیدگی به جنایات اسرائیل

عبداللهی افزود: فلسطینیان به موجب اعلامیه سال ۲۰۱۴ خود طبق بند ۳ ماده ۱۲ برای رسیدگی به جنایات ارتکابی از سال ۲۰۱۷ در سرزمین‌های اشغالی فلسطین صلاحیت داده است. به نظر می‌رسد دیوان بتواند با تفسیر این اعلامیه صلاحیت خود برای رسیدگی به جنایات اخیر را احراز کرده و خواهان انجام تحقیقات برای پی بردن به ابعاد جنایات اسرائیل باشد.

وی تصریح کرد: از نظر اساسنامه این دیوان این امکان وجود دارد که یک دولت بدون عضویت خواهان اعمال صلاحیت در یک حادثه باشد و براین اساس در سال ۲۰۱۴ فلسطین اعلامیه داده و این درخواست را مطرح کرده است.

توطئه پشت اتفاقات اخیر

این حقوقدان بین‌الملل تصریح کرد: حماس ۱۸ سال است که در محاصره کامل است و سکنه غزه در بزرگترین زندان روباز جهان حبس شده اند؛ جمعیتی که از برخی کشورها شمار آنها بیشتر است، سال‌ها تحت فشار قرار گرفتند و از این منظر باید حملات چند شب پیش حماس را تحلیل کرد.

وی تاکید کرد: اکنون که اسرائیل سرکوب‌های وحشیانه‌ای انجام داده و مرتکب جنایات بین المللی عدیده اس شده است نباید اجازه داد که این رژیم اشغالگر با بزرگنمایی اقدامات ادعایی حماس، سوار بر موج رسانه‌هایی که این روزها به حمایت بی چون و چرای آن مشغولند به اقدامات نامشروع خود ادامه دهد.